من خیلی وقته کارت قرمزمو گرفتم

فقط دارم آروم آروم زمین و ترک میکنم,

واسه وقت کُشی....







عاشق هم شدی.......
مثل زلیخا سمج باش.......
آنقدر رسوا بازی در بیار........
تا خدا خودش پا در میانی کند...







دهانتان را به اندازه اى باز كنيد كه حرف در دهانتان نگذارند...









پرنده به دانه هاى روى دام خيره بود،چگونه بميرد؟
گرسنه و آزاد؟
يا سير و اسير؟







تاريكى تهديد نيست؛
تاريكى تنها ميتواند فرصتى باشد براى ابراز علاقه به نور!







از رها كردن نترس
هيچكس نميتواند چيزى كه مال توست را از تو بگيرد
و تمام دنيا نميتوانند چيزى كه مال تو نيست را برايت حفظ كنند!










هرموقع همزمان عاشق دو نفر شدى
دومى رو انتخاب كن
چون اگر واقعا عاشق اولى بودى عشق دومى رو به دلت راه نميدادى!!














ما نسلي هستيم كه مهمترين حرف هاي زندگمان را نگفتيم...
تايپ كرديم!















مهر مردود به کارنامه ام بزن
این شاگرد شیطنت طلب،عاشق شهریورهای امتحان توست...!
















از وقتي شوخي اختراع شد...
ديگه هيچ حرفي تو دل كسي نموند!


















نيش هيچ عقربي كشنده تر از عقربه هاي ساعت نيست...
















آدمها آنقدر زود عوض ميشوند...
آنقدر زود كه تو فرصت نميكنى به ساعتت نگاهى بيندازى
و ببينى چنددقيقه بين دوستى ها تا دشمنى ها فاصله افتاده است...!














زندگی می تواند فوق العاده باشد ....

اگر دیگران ما را به حال خودمان بگذارند ... !!!

















عطرها و آهنگ ها بی رحم ترین عناصر زمینند !

بی انکه بخواهی . . .

می برندت تا قعر خاطراتی که برای فراموشیشان تا پای غرور جنگیدی..
















من آخرین نفرم...

تا پایان این جنگ،

یک سرباز باقی مانده

ماشه را بکشی

همه جا صلح می شود
















یک قانونی هست که میگه:
تا قبل از اینکه پرواز کنی هر چقدر خواستی
بترس، فکر کن، شک کن، دو دل شو، پشیمون شو
اما وقتی که پریدی
اگه وسط راه پشیمون شدی، بازی رو باختی !!!















نخواستنت را بلد نیستم
نبودنت
را
یادم نده...















عشق فراموش کردن نیست،بخشیدن است گوش کردن نیست
درک کردن است دیدن نیست، احساس کردن است ...
جا زدن و کنار کشیدن نیست
صبر کردن و ادامه دادن است، حتی تنها ...!!!




















گفتم دوستت دارم ، نگاهی به من کرد و گفت : چندتا ؟


دستام رو بالا آوردم و تمام انگشتهای دستمو نشونش دادم اما اون به کف دستام نگاه می کرد که خالی بود

















نکند صبر یک فریب بزرگ باشد
چون سالهاست با غوره ها کلنجار میروم
حلوا نمی شوند
















اگر روزی
محبت کردیم بی منت
لذت بردیم بی گناه
بخشيدیم بدون شرط
آن روز واقعا زندگی کرده ایم

















زندگـــــــی همیشـــه در جریانه، ولی مشـــــــکل اینجاست :
کـــه مـــا رو در جـــــریان نمیــــــذاره!!!



















هیچ رقیبی ندارم
جزء آیینه
که هر روز تو را نگاه میکند
او را هم شکست خواهم داد








لــــــــحظه های ســــکوتم
پـــــر هیاهــــــــــو ترین دقــــایق زندگیم هستند
مــــــمـلو از آنــــــچـــه
مــــی خواهم بـــــــــــــــگویم
و
نــــــــــــمی گـــــویم...









این روزها به طرز عجیبی با خـودم می جنگم
که دیـده ها را نادیده بگیــرم
و شنیــده ها را نشنیــده ...









چقدر شبيه دريايي تو...مدام زير پاي مرا را خالي ميکني ! . . .









من چرک نویس احساسات تو نیستم !

“دوستت دارم” هایت را جای دیگری تمرین کن !








همین که فهمید غـــــــــــم دارم آتش گرفت

به خودت نگیر رفیق !!!!!

سیـــــــــــــ ــگارم را گفتم







انگشتم را نخ بسته ام تا به یاد آورم فراموشت کرده ام !









چند ساعتی با هم بودیم

من به تو نگاه میکردم…

و…تو به ساعتت

تو قرار داشتی و من بی قراری…









از دست زمان تیر باید بخوری،دائم غم ناگزیر باید بخوری
۱۰۰ مرتبه گفتم عاشقی کار تو نیست، بچه تو هنوز شیر باید بخوری!











تقصیر ِ عرض ِ کوچه نبود که قبل از گردو گفتنمان

پای ِ همه ی آدم برفی ها شکست !

توپ دست ِ دشمن بود و زمین دست ِ صاحبخانه و ما

خودمان را بین ِ توپ جمع کن ها تقسیم کردیم!

گیر ِ کار روی دلِ "ما" نبود / آنقدر از خودمان عقب بودیم

که تمام ِ یارکشی های کوچه را پوچ در آوردیم!








گاهی دلت می خواد انســــــــــان نباشی ...
گوسفندی باشی ، پا روی یونجه هـــــــا بگذاری اما دلــــــــــی را دفن نکنی ...!
گرگی باشی ، گوسفند هـــــــا را بِدَری اما بدانی ، کــــــــارت از روی ذات است نه از روی هوس ...!
خفاشی باشی که شبها گـــــــــردش کنی با چشمهـــــــــای کور ،‌ اما خوابی را پرپر نکنی ..!
کلاغی باشی که قار قار کنی پرهــــــــایت را رنگ نکنی و دلــــــــی را با دروغ بدست نیاری!!!!